مدح و شهادت حضرت قاسم بن الحسن علیهالسلام
خدا در شورِ بزمش، از عسل پر کرد جامت را که شیرینتر کند در لحظههای تشنه کامت را رجز خواندی برای مرگ، با لبهای خشکیده که عرش و فرش بر لب میبرد هر لحظه نامت را نشان دادی که در نسل حسن، جز حُسن چیزی نیست نـدیـد امـا نـگـاه کـوفـیـان ماه تمامت را دم رفتن به میدان خندهای کردی و فهمیدی که شیرین میکند لبخند تو کام امامت را میان کـارزار زخـمها بـردی پـنـاه آخـر به پیغمبر که پاسخ داد بیوقفه سلامت را در آن لحظه که دشت از بوی تو آکنده شد دیدند ملائک با نگـاه تازهای روز قـیامت را! تو حُسن مطلع شیرین زبانی در غزل بودی رقم زد با شهادت پس خدا حُسن ختامت را |